0 00:00:01,08 --> 00:00:04,10 اهمیت روز عید غدیر 1 00:00:06,02 --> 00:00:09,10 در بیانات آیةالله العظمی وحید خراسانی دام ظله العالی 2 00:00:10,05 --> 00:00:11,07 شنبه14-09-1388هجری شمسی17-12-1430هجری قمری 3 00:00:11,23 --> 00:00:14,22 بسم الله الرحمن الرحیم 4 00:00:16,11 --> 00:00:58,09 الحمد لله ربّ العالمین وصلـّی الله علی سیّدنا محمّد وآله الطـّاهرین سیّما بقیـّة الله فی الأرضین واللـّعن علی أعدائهم إلی یوم الدّین 5 00:00:58,24 --> 00:01:09,06 فردا روز نصب امیرالمؤمنین است. 6 00:01:09,23 --> 00:01:21,22 حقیقت غدیر و اینکه این واقعه چه بود 7 00:01:22,24 --> 00:01:44,13 خود واقعه، مبدأ این امر، منتهای این امر، از عویصات مسائل است. 8 00:01:47,09 --> 00:01:55,05 این قدر در غدیر بحث شده، 9 00:01:56,17 --> 00:02:20,15 ولی هنوز آن حقیقت عظما و آن سرّ اصلی-کما هو حقّه- منکشف نشد. 10 00:02:23,16 --> 00:02:30,18 سرّش این است که معانی مختلف است. 11 00:02:35,08 --> 00:02:47,23 هر ادراکی در حدّ نیل هر مُدرَکی نیست. 12 00:02:54,11 --> 00:02:59,23 نصب فردا است، 13 00:03:01,00 --> 00:03:18,14 اما حقیقت این امر توقف دارد بر درک دو "ما"، بر فهم دو "من". 14 00:03:24,02 --> 00:03:35,14 چون نصب از امور تعلـّقی است. 15 00:03:37,05 --> 00:04:02,01 امور ذات اضافه درکش توقف دارد به درک اضافه و درک اطراف اضافه. 16 00:04:05,09 --> 00:04:12,06 نصب امری است تعلـّقی. 17 00:04:13,03 --> 00:04:23,05 فهم این نصب وقتی میسّر می شود که 18 00:04:23,16 --> 00:04:38,08 عقل حکیمی، فقیهی، آن هم نه هر حکیمی، نه هر فقیهی،[بلکه] 19 00:04:39,04 --> 00:04:48,21 آنها که به مخّ حکمت و فقاهت رسیده اند، 20 00:04:49,12 --> 00:04:54,18 تجزیه کنند این نصب را. 21 00:04:55,04 --> 00:05:05,11 در این نصب اموری است: 22 00:05:05,22 --> 00:05:10,09 منصوب کیست. 23 00:05:10,19 --> 00:05:15,22 منصب چیست. 24 00:05:19,01 --> 00:05:21,17 نصب چیست. 25 00:05:21,18 --> 00:05:24,12 ناصب کیست. 26 00:05:25,08 --> 00:05:37,05 این چهار مطلب ، مربوط به خود نصب است. 27 00:05:39,15 --> 00:05:46,07 بعد نوبت می رسد به مبدأ این نصب، 28 00:05:52,16 --> 00:05:59,01 و آن داستانی است مبسوط. 29 00:05:59,18 --> 00:06:08,00 بعد نوبت می رسد به منتهای این نصب. 30 00:06:08,14 --> 00:06:16,04 خود این شجره طیبه چیست. 31 00:06:16,07 --> 00:06:24,00 ریشه آن چیست. میوه آن چیست. 32 00:06:25,16 --> 00:06:31,04 آن وقت است که غدیر فهمیده شده. 33 00:06:36,18 --> 00:06:49,18 فعلا ً به قدر میسور در این بحث عمیق وارد می شویم. 34 00:06:50,06 --> 00:06:59,05 اما مسئله دو حیث دارد: 35 00:06:59,18 --> 00:07:05,23 یکی در حدّ میسّر، 36 00:07:06,03 --> 00:07:15,02 یکی در حدّ ادراک خود ما، 37 00:07:15,07 --> 00:07:23,00 نه در حدّ ادراک خود مطلب. 38 00:07:27,19 --> 00:07:37,22 اولا ً باید فهمید منصوب که بود. 39 00:07:38,15 --> 00:07:45,14 این سؤال اول من است. 40 00:07:49,04 --> 00:07:57,12 بعد نوبت می رسد به اینکه منصب چه بود 41 00:07:58,01 --> 00:08:10,19 که این منصوب به این منصب نصب شد. 42 00:08:17,04 --> 00:08:30,22 امیرالمؤمنین حکیم علی الاطلاقِ عالمِ کون است، 43 00:08:31,08 --> 00:08:42,19 این است که حق او هم باید بر اساس حکمت باشد. 44 00:08:43,04 --> 00:08:53,24 حکمت هم منحصر است به کتاب و سنت، 45 00:08:56,10 --> 00:09:09,11 چون این دو ضمان عصمت دارند. 46 00:09:09,19 --> 00:09:25,15 به غیر از این دو هر چه باشد در معرض خطا و زلل است. 47 00:09:25,21 --> 00:09:39,08 مرجع، مستند، باید حکمت عصمت باشد. 48 00:09:46,18 --> 00:10:06,01 منصوب باید از طریق خدا و از طریق رسول خدا شناخته بشود. 49 00:10:09,11 --> 00:10:23,10 این صحبت مربوط به مذهبی دون مذهبی نیست. 50 00:10:23,13 --> 00:10:32,22 هر کس [که] پایبند سه اصل است: 51 00:10:33,22 --> 00:10:41,13 عقل، کتاب، سنت، 52 00:10:41,19 --> 00:10:51,23 باید در مقابل آنچه امروز گفته می شود، فکر کند. 53 00:10:52,03 --> 00:11:04,09 }الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ{ 54 00:11:07,19 --> 00:11:14,07 }ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ{. 55 00:11:16,14 --> 00:11:29,12 برای شناختن منصوب و کسی که فردا نصب شد، 56 00:11:31,21 --> 00:11:38,03 معیار سنت قطعیه است. 57 00:11:42,08 --> 00:11:50,24 این حدیثی که الان مبدأ این بحث است، 58 00:11:51,03 --> 00:12:02,08 حدیثی است که اگر بخاری سر از قبر بردارد، تسلیم است. 59 00:12:02,14 --> 00:12:17,10 مسلم بن حجاج نیشابوری و تمام پیروان او تسلیم اند، 60 00:12:17,17 --> 00:12:36,08 تمام رجال تفسیر عامّه و خاصّه قدرت دم زدن ندارند، 61 00:12:36,14 --> 00:12:58,10 ارکان اهل حدیث از عامه مثل بخاری، آن هم در سه باب[از ابواب کتاب صحیح]، 62 00:12:58,23 --> 00:13:05,18 از خاصه مثل شیخ مفید، 63 00:13:09,01 --> 00:13:20,17 از عامه مثل فخر رازی، مثل حاکم نیشابوری، 64 00:13:26,24 --> 00:13:37,05 از خاصه مثل شیخ طوسی، مثل شیخ صدوق. 65 00:13:39,07 --> 00:13:46,01 حدیثی به این صحت، به این قدرت. 66 00:13:46,06 --> 00:13:53,00 این حدیث باید فهمیده بشود 67 00:13:53,09 --> 00:14:01,02 تا روشن بشود که منصوب فردا که بود، 68 00:14:01,06 --> 00:14:11,05 بعد کلمه فصل در دنیا محقق بشود. 69 00:14:11,08 --> 00:14:15,05 حدیث این است... 70 00:14:19,12 --> 00:14:30,17 متنی که ارکان محدّثین عامه، 71 00:14:31,01 --> 00:14:38,07 اعیان مفسّرین عامه، 72 00:14:40,11 --> 00:14:47,06 اعلام مورّخین عامه، 73 00:14:47,11 --> 00:14:57,23 هر سه طبقه بر این نقل متفق اند که 74 00:14:58,01 --> 00:15:09,16 رسول خدا به علی مرتضی فرمود: 75 00:15:10,13 --> 00:15:17,12 "أنت منّی وأنا منک"، 76 00:15:17,19 --> 00:15:28,12 این دو جمله است اما دریائی است. 77 00:15:28,18 --> 00:15:38,23 تو از منی، من از تو ام. 78 00:15:51,08 --> 00:15:53,20 من چیست؟ 79 00:15:54,00 --> 00:16:01,23 اول باید من را فهمید، تو را فهمید. 80 00:16:02,07 --> 00:16:09,08 من یعنی چه. تو یعنی چه. 81 00:16:10,03 --> 00:16:19,10 بعد باید فهمید آن من چه منی است.آن تو چه توئی است. 82 00:16:19,15 --> 00:16:27,23 اولا :ً من اینی نیستم که توی این عبائم. 83 00:16:28,02 --> 00:16:33,15 من، این[اشاره به سر] نیستم، 84 00:16:33,19 --> 00:16:36,19 این [اشاره به دست] نیستم، 85 00:16:36,22 --> 00:16:40,22 سر تا پا من نیست، 86 00:16:40,24 --> 00:16:48,05 این سر من است، نه من، 87 00:16:48,09 --> 00:16:53,01 این دست من است، نه من، 88 00:16:53,03 --> 00:16:58,17 این چشم من است، نه من، 89 00:16:58,19 --> 00:17:03,21 این قلب من است، نه من، 90 00:17:03,24 --> 00:17:08,23 این مغز من است، نه من، 91 00:17:09,01 --> 00:17:17,04 آن من چیست؟ آن انـّیت چیست؟ 92 00:17:20,06 --> 00:17:23,05 تو هم همین هستی. 93 00:17:23,09 --> 00:17:29,11 اینی که اینجا نشسته تو نیستی، 94 00:17:29,14 --> 00:17:34,22 این بدن توست، نه تو. 95 00:17:35,01 --> 00:17:43,15 مضاف غیر از مضاف الیه است. 96 00:17:46,11 --> 00:18:02,06 آن انـّیت، آن حقیقت که مایه اصلی خلقت انسان است، 97 00:18:02,10 --> 00:18:09,12 و آن است که قابل تغییر نیست. 98 00:18:13,14 --> 00:18:16,13 این بدن است، 99 00:18:21,16 --> 00:18:29,04 یک روزی کوچک است، یک روزی بزرگ است. 100 00:18:29,08 --> 00:18:34,06 اجزاء تحلیل می شود، 101 00:18:39,08 --> 00:18:44,15 یکی بعد از دیگری عوض می شود، 102 00:18:47,20 --> 00:18:56,07 ولی آن من است که از اول تا به آخر باقی است. 103 00:18:56,11 --> 00:19:02,08 همه این اجزاء متحلــّل است. 104 00:19:02,10 --> 00:19:09,18 بدل ما یتحلــّل به غذا پیدا می شود، 105 00:19:09,22 --> 00:19:12,24 ولی آن من است که 106 00:19:13,02 --> 00:19:21,14 سی سال قبل هم من بودم که چنین گفتم، 107 00:19:21,16 --> 00:19:27,06 الان هم همان من است که چنین می گوید، 108 00:19:27,10 --> 00:19:38,13 فردا هم زیر خاک این بدن از هم می پاشد، 109 00:19:38,17 --> 00:19:42,19 [ولی] آن من است که از هم نمی پاشد. 110 00:19:42,23 --> 00:19:57,14 حالا، آن حقیقت من، آن حقیقت تو، باز به مراتب مختلف می شود. 111 00:19:57,19 --> 00:20:11,17 انــّیت هر کسی وابسته به آنی است که از آن ساخته شده. 112 00:20:11,20 --> 00:20:37,18 بعد آن مایه اگر جوهره تکامل عقلی و علمی و اخلاقی را پیدا کرد، 113 00:20:37,22 --> 00:20:51,09 آن منی است که به علم و به مکارم نفسانی رشد می کند. 114 00:20:51,13 --> 00:21:00,17 نموّ او [به]علم است و حلم. 115 00:21:03,23 --> 00:21:11,14 قُوت او عبارت از حکمت است. 116 00:21:11,19 --> 00:21:27,06 آن حقیقت انـّیت در اشخاص به این تفاوت فرق می کند. 117 00:21:27,20 --> 00:21:34,07 بعد که به کمالات علمی رسید، 118 00:21:36,01 --> 00:21:40,07 نظراً کامل شد، 119 00:21:40,23 --> 00:21:44,10 عملا ً تمام شد، 120 00:21:44,17 --> 00:21:54,22 وقتی از کدورات نفسانیه تصفیه شد، 121 00:21:55,05 --> 00:22:09,24 آن وقت لیاقت پیدا می کند برسد به ارتباط با غیب وجود، 122 00:22:10,05 --> 00:22:16,08 و الاّ همه در مُـلک اند. 123 00:22:16,12 --> 00:22:23,20 آن طبقه که نُخبه بشریت می شود، 124 00:22:24,02 --> 00:22:35,12 می رسد به سر حدّ بین غیب و شهود، بین مُلک و ملکوت. 125 00:22:35,17 --> 00:22:41,18 وقتی به اینجا رسید، نبوّت پیدا می شود. 126 00:22:45,22 --> 00:23:04,00 بعد از آنکه آن من به کمالات علمی و عملی مکمَّل شد، 127 00:23:04,05 --> 00:23:09,22 و مهذ ّب از کدورات شد، 128 00:23:10,00 --> 00:23:20,17 آن وقت لیاقت اتصال به نور وجود پیدا می کند، 129 00:23:20,24 --> 00:23:25,19 می شود مقام وحی و نبوّت. 130 00:23:25,23 --> 00:23:37,09 بعد باز از آن مرتبه چقدر باید بالا برود 131 00:23:38,01 --> 00:23:48,07 و چه اندازه باید این انـّیت تکمیل بشود 132 00:23:48,16 --> 00:23:52,19 تا برسد به حدّی که 133 00:23:53,02 --> 00:24:05,12 از تحمل ِگرفتن به مقام تحمیل ِدادن برسد، 134 00:24:08,00 --> 00:24:17,04 و از مرحله استفاضه به مقام افاضه برسد. 135 00:24:17,11 --> 00:24:23,24 بعد که به این مرحله رسید، می شود رسول. 136 00:24:24,02 --> 00:24:34,01 بعد باز باید چقدر آن انـّیت، 137 00:24:34,22 --> 00:24:49,05 بعد از آن مرحله و مراحل-از کمالات علمی و عملی و نبوّت و رسالت-، 138 00:24:49,11 --> 00:25:00,14 به مقامی برسد که بتواند کتاب را تحویل بگیرد، 139 00:25:00,19 --> 00:25:05,14 آن وقت می شد اولوا الکتاب. 140 00:25:06,13 --> 00:25:18,05 بعد باز از این مرحله چقدر باید ترقی کند. 141 00:25:18,11 --> 00:25:29,09 وقتی رسید به آن مقاماتی که گفتنی نیست، 142 00:25:29,14 --> 00:25:40,11 نتیجه اش این می شود که عزم به حدّی می رسد که 143 00:25:40,15 --> 00:25:46,07 از همه ما سوی الله می گذرد، 144 00:25:46,11 --> 00:25:51,04 آن وقت می شود اولوا العزم. 145 00:25:51,08 --> 00:25:57,00 بعد که شد اولوا العزم 146 00:25:59,19 --> 00:26:05,24 اینجاست که دیگر کمیت عقل لنگ است، 147 00:26:06,03 --> 00:26:13,15 [و] بیان هر مبیّنی الکن است. 148 00:26:13,18 --> 00:26:23,00 از این مرحله چه جور باید بگذرد 149 00:26:23,05 --> 00:26:36,10 تا بشود عصاره همه کمالات علمی و عملی عالَم. 150 00:26:37,06 --> 00:26:42,12 وقتی به این مرحله رسید، 151 00:26:42,15 --> 00:26:50,05 آنچه می شود از آن تعبیر کرد این است: 152 00:26:50,08 --> 00:26:58,03 انسان کلّ و کلّ الانسانیّة، 153 00:26:58,05 --> 00:27:04,07 عقل کلّ و کلّ العقل، 154 00:27:04,10 --> 00:27:09,16 علم کلّ و کلّ العلم. 155 00:27:09,20 --> 00:27:15,16 وقتی به این مرحله رسید می شود خاتم. 156 00:27:15,18 --> 00:27:22,17 }مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ 157 00:27:22,21 --> 00:27:29,23 وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ{. 158 00:27:30,02 --> 00:27:35,19 دیگر ختم می شود. یعنی چه؟ 159 00:27:35,22 --> 00:27:46,24 یعنی خلقت، بعثت، همه به ثمر نهائی می رسد. 160 00:27:47,08 --> 00:27:54,04 منتها الیه وجود می شود یک نقطه، 161 00:27:54,08 --> 00:27:56,24 و آن نقطه می شود خاتم. 162 00:27:57,02 --> 00:28:02,22 امام الائمة المهدییّن، 163 00:28:03,01 --> 00:28:09,11 نبیّ الانبیاء والمرسلین، 164 00:28:10,07 --> 00:28:19,10 پیغمبر است اما پیغمبر ِ124هزار پیغمبر است. 165 00:28:19,13 --> 00:28:27,18 امام است اما امام الاولین والآخرین. 166 00:28:27,22 --> 00:28:35,23 این حقیقت آن أنا ئی است که در این روایت است: 167 00:28:35,24 --> 00:28:39,13 یا علی تو از منی. 168 00:28:39,15 --> 00:28:47,23 نگفت تو از بدن منی، گفت تو از منی. 169 00:28:48,02 --> 00:28:56,24 بخاری این حدیث را سه جا نوشتی، آیا فهمیدی؟ 170 00:28:59,04 --> 00:29:10,24 فخر رازی این قدر در مباحث حکمت مشرقیه جان کندی، 171 00:29:11,03 --> 00:29:15,22 آیا وقتی این حدیث را نوشتی 172 00:29:16,02 --> 00:29:23,18 فهمیدی یعنی چه یا علی تو از منی؟ 173 00:29:23,22 --> 00:29:28,07 معنی این کلمه چیست؟ 174 00:29:28,11 --> 00:29:33,18 معنی این کلمه مگر غیر از این است که 175 00:29:33,22 --> 00:29:44,22 انـّیت من و تو یک حقیقت است، منتها بدن دو تا است. 176 00:29:45,02 --> 00:29:48,04 تو از منی. 177 00:29:54,09 --> 00:30:03,13 آنها که به مراتب عالیه علم النفس رسیدند 178 00:30:03,18 --> 00:30:15,14 و حقیقت أنا را بدون دست و پا، بدون سر و بدن دیدند، 179 00:30:15,16 --> 00:30:29,02 آنها می فهمند که یعنی چه آن أنا، و یعنی چه تو از منی. 180 00:30:29,04 --> 00:30:34,21 معنی این کلمه این است. 181 00:30:35,17 --> 00:30:44,11 آن علمی... . خوب دقت کنید در این دو کلمه: 182 00:30:44,13 --> 00:30:56,12 تمام کمالات منتهی می شود به یک کلمه از نظر نظری، 183 00:30:56,16 --> 00:31:13,03 و آن علم است که تعبیر می شود از آن به زبان فنی به حکمت نظری. 184 00:31:14,00 --> 00:31:28,21 تمام کمالات عملی هم منتهی می شود به منتهای کمال خُلقی، 185 00:31:28,24 --> 00:31:37,03 آن وقت آن نقطه آخر کمال علمی کجاست؟ 186 00:31:37,07 --> 00:31:44,19 }وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ 187 00:31:44,22 --> 00:31:51,05 وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا{. 188 00:31:51,09 --> 00:31:54,22 این چه علمی است؟ 189 00:31:55,03 --> 00:31:59,00 این چه علمی است که 190 00:31:59,03 --> 00:32:07,01 خدای علیّ عظیم به پیغمبرش می فرماید: 191 00:32:07,03 --> 00:32:09,14 علم تو عظیم است؟ 192 00:32:09,17 --> 00:32:13,17 عظمت این علمی...، 193 00:32:16,20 --> 00:32:25,23 این علم و این عظمت نه علم موسی است، نه علم ابراهیم است، 194 00:32:26,02 --> 00:32:31,21 }وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ{. 195 00:32:31,23 --> 00:32:35,11 این نصّ کلام خدا است، 196 00:32:35,12 --> 00:32:42,09 }وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا{. 197 00:32:42,12 --> 00:32:54,03 این جهت حکمت نظری او و کمال عقلانی او. 198 00:32:54,05 --> 00:32:58,14 اما جهت حکمت عملی: 199 00:32:58,17 --> 00:33:03,03 به کجا رسید؟ 200 00:33:03,06 --> 00:33:08,19 }إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ{. 201 00:33:08,21 --> 00:33:13,18 این هم بالنسبه به حکمت عملی اش. 202 00:33:13,22 --> 00:33:23,00 آن وقت علی تکه ای از این علم و نظر است، 203 00:33:23,04 --> 00:33:26,15 تکه ای از این خُلق و عمل است. 204 00:33:26,18 --> 00:33:30,21 معنی این حدیث این است: 205 00:33:30,23 --> 00:33:37,13 آن علم کل، آن عقل کل، آن کل عقل، 206 00:33:37,16 --> 00:33:42,10 آن خُلق کل، آن کل خُلق، 207 00:33:42,12 --> 00:33:49,13 آن مکارم علمی، آن فضائل عملی، که 208 00:33:49,16 --> 00:33:59,02 موسی، عیسی، ابراهیم همه تحت الشعاع اویند، 209 00:33:59,08 --> 00:34:02,19 همه آنها دو قسمت شده: 210 00:34:02,22 --> 00:34:07,09 یک قسمت محمّد، یک قسمت علی. 211 00:34:07,10 --> 00:34:12,06 این است معنای این کلمه. 212 00:34:12,24 --> 00:34:17,17 بعد نوبت رسید به اینکه من از تو ام، 213 00:34:18,06 --> 00:34:22,19 دیگر شرح این داستان مفصل است. 214 00:34:22,23 --> 00:34:28,09 دنیا اگر عرضه دارد جواب بدهد. 215 00:34:28,13 --> 00:34:40,11 وقتی نصّ این حدیث صحیح است، اگر منکِر ای، منکِر سنتی. 216 00:34:40,15 --> 00:34:45,06 [و]منکر سنت، منکر قرآن است: 217 00:34:45,10 --> 00:34:49,23 }مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ{. 218 00:34:49,24 --> 00:34:52,21 این فرمان خدا است، 219 00:34:52,23 --> 00:35:00,06 این هم سنتی است که به قطع از او رسیده. 220 00:35:00,09 --> 00:35:05,13 وقتی نصّ کلام او این است، که 221 00:35:05,15 --> 00:35:09,23 تو از منی، من از تو ام، 222 00:35:10,02 --> 00:35:18,08 فصل بین او و بین علی به بیگانه یعنی چه؟ 223 00:35:18,13 --> 00:35:24,01 این است برهان خلافت بلا فصل علی. 224 00:35:24,03 --> 00:35:31,15 اگر عرضه دارد تمام ازهر مصر جواب بدهد. 225 00:35:31,19 --> 00:35:36,04 مسئله بازیچه نیست. 226 00:35:36,06 --> 00:35:38,21 منصوب این است، 227 00:35:39,02 --> 00:35:47,06 کسی که نصب شده، گوهری است که 228 00:35:47,10 --> 00:35:52,09 آن گوهر دو قسمت شد: 229 00:35:52,12 --> 00:35:58,15 یک قسمت به قالب احمد درآمد، 230 00:35:58,19 --> 00:36:04,11 یک قسمت به قالب حیدر درآمد، 231 00:36:04,15 --> 00:36:10,00 "أنت منی وأنا منک". 232 00:36:10,03 --> 00:36:18,06 بخاری تو این را نوشتی، فهمیدی پیغمبر چه گفت؟ 233 00:36:18,11 --> 00:36:30,06 فصل بین خود و خود به بیگانه با کدام منطق موافق است؟ 234 00:36:30,10 --> 00:36:38,09 این عقل است. این کتاب است. این سنت است. 235 00:36:39,12 --> 00:36:48,11 اگر او از پیغمبر است، اگر خاتم النبیین از اوست، 236 00:36:49,08 --> 00:36:57,18 اگر اینچنین اتحادی بین این دو تا هست، 237 00:36:57,23 --> 00:37:05,04 آیا به جای پیغمبر دیگری را نشاندن 238 00:37:05,09 --> 00:37:14,12 و بین خاتم و بین او سه فاصله قرار دادن، 239 00:37:14,17 --> 00:37:26,16 ترجیح مرجوح بر راجح، تقدیم مفضول بر فاضل، آیا نیست؟ 240 00:37:26,21 --> 00:37:34,02 اگر هست، به حکم عقل و کتاب و سنت مردود است، 241 00:37:34,06 --> 00:37:45,10 پس قلم بطلان بر کسی که منکر خلافت بلا فصل علی است، کشیده شد.